«قدر زر زرگر شناسند، قدر گوهر گوهری» این ضرب المثل معروف، حکایت محمدتقی صفار است که ۹۰۰ سکه تاریخی و باارزشش را به موزه حرم امام رضا (ع) اهدا کرده است.
وقتی که بگوییم صفار کارشناس باستانشناسی است، ربط این ضربالمثل به او را بیشتر درک میکنید. این کارشناس ۳۵ سال از عمرش را برای یافتن هرکدام از سکههای مجموعهاش در سفر یا در بازارچههای قدیمی سکه و طلا گذرانده است. سکههایی که هرکدام روند تحول سکه را در دورانها و حکومتهای مختلف روایت میکنند.
صفار از تمامی ادوار تاریخی ایران و از تمام شاهانی که بر ایران حکومت کردهاند سکهای در مجموعهاش دارد. بهطور کلی مجموعه سکههای اهدایی او در فاصله زمانی ۵۰۰ سال پیش از میلاد تا ۱۱۶۱ قمری در شهرهای مرو، نیسا، اکباتان، اهواز، ایرانشهر شاهپور، دارابگرد، اصفهان، جندیشاهپور، سرخس، هرات، واسط (عراق)، دمشق، طبرستان، ارمینه (ارمنستان)، آذربایجان، مدینهالسلام، بلخ، سرمنرای (سامرا)، کوفه، بصره، جرجان (گرگان)، پنچهیر (افغانستان)، اندرابه، نیشابور، بخارا، فارس و شیراز ضرب شدهاند. سکههایی که جمعآوری و اهدایشان به حرم مطهر رضوی داستان زیبایی دارد که صفار در یک گفتوگوی دوساعته با شهرآرامحله در میان میگذارد.
صفار سال ۱۳۵۲ در یک خانواده مذهبی به دنیا آمده است. پدرش یکی از روحانیان بنام مشهدی و چاپخانهدار بوده است. صفار علاقهای به چاپ نداشت، اما از همان ابتدای نوجوانی عاشق جمعآوری اشیای قدیمی بود؛ از تمبر و پاکتهای نامهای که پشتنویسیهای زیبا داشتند بگیرید تا سکههای قدیمی که نقوش پشت و روی آنها برایش جذاب و جالب بود.
صفار خودش را اینگونه معرفی میکند: من عاشق باستانشناسی و تاریخ ایران هستم. از همان دوران نوجوانی همیشه خودم را کنار بساطیهای سکه، تمبر و کتاب پیدا میکردم. تمام پول توجیبیهایم را تمبر میخریدم. آن اوایل به ارزش تمبرها و گنجینهای که به دست میآوردم پی نمیبردم و فقط به صرف اینکه تمبرها نقوش و عکسهای زیبایی داشتند میخریدم.
بزرگتر که شدم و علاقهام به تاریخ و باستانشناسی بیشتر شد، تصمیم گرفتم این رشته را در دانشگاه دنبال کنم. دانشگاه تربیت مدرس تهران در رشته کارشناسی تاریخ قبول شدم و مقطع کارشناسیارشد را در رشته باستانشناسی دنبال کردم.
علاقه صفار به جمعآوری سکه و مجموعهداری از آن زمانی آغاز شد که حسینی، دایی پدرش که یکی از مجموعهداران قدیمی بود، به او ۵۰ سکه قدیمی از مجموعهاش هدیه داد. صفار شور و شوق دریافت هدیه باارزشش را اینگونه حکایت میکند: پدرم دایی پیری داشت که به جمعآوری مجموعههای قدیمی علاقهمند بود.
یکی از خوشبختیها و آرزوهای من وقتی جوان بودم، این بود که به خانه داییام بروم و مجموعههایش را تماشا کنم. حتی برخی از تمبرهای مجموعهام را به پیشنهاد و راهنمایی او خریدم. عید سال ۱۳۶۳ که به خانه او رفته بودم، بهعنوان عیدی ۵۰ سکه طلا و نقره باارزش و قدیمی از مجموعهاش را بهعنوان عیدی به من داد.
باور نمیکردم و ساعتها در خانه به این سکهها نگاه میکردم. نگاهم علمی نبود، اما مطالعات زیادی درباره این سکهها انجام دادم. دایی پدرم به من پیشنهاد داد که بهجای تمبر، سکههای قدیمی را جمعآوری کنم. این هدیه و عیدی باارزش سرآغاز شوق من برای جمعآوری سکههای قدیمی و باستانی بود.
صفار از خرید اولین سکههایی که خیلی اتفاقی پیدا کرده است، به یاد میآورد. سکههای باارزشی که به گفته خودش قبل از اینکه در کوره ذوب نقره جای بگیرند، با هزینهای زیاد خریداری میکند: اولین سکههایی را که خریدم، بهخوبی به یاد دارم. اتفاقی گذرم به بازار رضا (ع) افتاد و به طبقه دوم که طبقه انگشترسازان بود رفتم.
در آنجا چند کوره ذوب نقره بود که من برای کنجکاوی به آنجا رفتم. میخواستم آنجا سکه نقره و طلا پیدا کنم. چشمم به چند سکه قدیمی افتاد که فردی میخواست درون کوره بریزد.
هزینه بسیاری پرداخت کردم تا توانستم آن سکهها را بخرم. سکههای بسیار کمیابی از دوره سامانی و غزنوی بودند که بعدها به ارزش آنها پی بردم. از آن روز به بعد رفتن به کورههای ذوب نقره و طلا جزو برنامه هایم شده بود. دیگر صاحبان کوره من را میشناختند و سکههایی را که برای ذوب میآوردند، برایم کنار میگذاشتند.
یافتن سکههایی که هرکدام راه زیادی در تاریخ پیمودهاند و سر از هر کشور و مجموعهای درآوردهاند، کار راحتی نیست. عشق و علاقه میخواهد که صفار داشت. این عشق و علاقه به تاریخ و سکههای تاریخی حتی صفار را پای چکش حراجیهای بزرگ خارج کشور کشاند.
خودش در اینباره روایت میکند: خیلی از سکههای طلای هخامنشی که در مجموعهام داشتم، از حراجیهای خارجی خریده بودم. تمام حراجیهای سکه را میشناختم و برنامههای فروششان را میدانستم. به همین دلیل حراجیها را از دست نمیدادم. مراحل خرید و پرداخت پول خیلی سخت بود، اما سعی میکردم از طریق واسطهها و آشناها این کار را به سرانجام برسانم.
مجموعهداران خارجی که علاقه زیادی به جمعآوری سکههای تاریخی دنیا دارند، برای به دست آوردن سکه از هیچ کاری ابایی ندارند و هزینههای زیادی هم میکنند. رقابت با آنها و به دست آوردن سکههای نایاب بسیار سخت بود. به یاد دارم سر یک سکه طلای هخامنشی بسیار اذیت شدم، اما سرانجام آن را خریدم.
هزینهای که برای هرکدام از سکههای مجموعه شده است، قابل گفتن نیست، اما در همین حد بگویم که کارشناسان به دلیل نایاب و نفیس بودن برخی از سکههای داخل مجموعه نمیتوانستند ارزش ریالی برای آن تعیین کنند.
به گفته صفار، سکهها فقط وسیلهای برای داد و ستد در بازار نبودهاند، بلکه اسناد و مدارک ارزشمندی از تاریخ، فرهنگ، هنر و مذهب ایران در دورههای قبل و بعد از اسلام به شمار میروند و در مطالعات باستانشناسی و از نظر تاریخگذاری اهمیت زیادی دارند.
سکههایی که صفار در مجموعهاش داشت، بخش مهمی از مطالعات تاریخی ایران در دورههای اشکانی و ساسانی را تشکیل میدادند. پژوهشهایی که صفار روی این سکهها انجام داده است، پژوهشهای باارزشی است که در مقالات و مجلات بینالمللی بسیاری در خارج از کشور با هدف شناساندن فرهنگ و تمدن ایرانزمین به چاپ رسیده است.
در اینباره این محقق در زمینه تاریخچه ضرب سکههای پیش از اسلام در ایران توضیح میدهد: از آنجا که سکههای دورههای اشکانی و ساسانی دارای کتیبه و نقشهای مختلفی هستند، مطالعه و خواندن آنها میتواند اطلاعات ارزندهای درباره نام شاهان و شکل ظاهری آنها، محل ضرب سکهها، القاب و عناوین، مذهب و بهطور کلی تاریخگذاری دقیقتری از تاریخ ارائه دهد.
برخی از سکههای مجموعهام هیچ پژوهش تاریخی نداشتند و از طریق پژوهشهای من شناخته شدند. مقالات و کتابهای زیادی از این ۹۰۰ سکه نوشتهام و بیشتر آنها در خارج از کشور به چاپ رسیده است. حتی از طریق سکههایی که خریداری شدند، مرزهای جغرافیای تاریخی هم مشخص میشود.
من در مطالعاتم روی سکهها به این نتیجه رسیدم که شیعیان بیشتر در کدام منطقه زندگی میکردند، ضمن اینکه در زمان خلافت عباسی شهر دیلمان آخرین شهر از ایران بود که مسلمانان آن را تصرف کردند. بهطور کلی در بیشتر موارد روی یک طرف سکه تصویری از پادشاه یا حاکم نقش بسته است و معمولا نام پادشاه و تاریخ ضرب سکه نیز در سکهها ارائه میشود.
این موضوع میتواند سند بسیار مناسبی برای بررسی روند توالی تاریخی پادشاهان یک سلسله باشد و به این ترتیب میتوان اشتباههای احتمالی یا موارد نقص اطلاعات در منابع تاریخی را به کمک سکهها و نامهای ذکرشده روی آنها برطرف کرد.
بهطور مثال میگویند خوارج در منطقه سیستان بودهاند، ولی بیشتر سکههایی که من در مجموعهام داشتم و توسط خوارج ضرب شده بود، در سیستان نبود. بیشتر این سکهها در یزد و کرمان و فارس ضرب شده بودند و این موضوع نشانگر این است که خوارج در این منطقه حاکم بودهاند.
همچنین معاویةبنابوسفیان در سال ۴۱ و ۴۳ سکههای نقره را به نام خودش با عنوان معاویه امیرالمؤمنین در دارابگرد ضرب کرده است.
همچنین نمونه جالبی که من در بین سکهها به آن برخوردم، این بود که در دوران گذشته بیشتر حاکمان برای دفاع از خود یا جلب توجه یا دلایل دیگری در پشت برخی از سکهها نوشتههایی را ضرب میکردند. مثل «تئو پاترز»، یعنی دوستدار پدر. چون در آن زمان شایع شده بود که فرهاد پدرش را به قتل رسانده است، در پشت سکهها به این مطلب اشاره میکردند که او دوستدار پدر است و پدرش را به قتل نرسانده است.
بهویژه در دوره اشکانی که برادرکشی و پدرکشی زیاد بوده است، این مطالب در سکهها به چشم میخورد. گفته شده که در تیلاتپه افغانستان سکه طلای اشکانی ضرب شده است که چنین نیست و در واقع آن سکهای است که سکاها به سبک و سیاق اشکانیها ضرب کردهاند و در این زمان، سکههای نقره در ایران رایج بوده است.
در دوره ساسانی ضرب سکه طلا دوباره آغاز شده است. در دوره اشکانی تحولی که صورت میگیرد، این است که سکهها دارای خط میشوند که خط آنها ابتدا آرامی است و بعد خط یونانی رایج شده است.
«مجموعهداران مجموعهشان به جانشان وصل است.» صفار درحالی این حرف را میگوید که از انگیزه وقف و اهدای مجموعه باارزش سکههایش به حرم مطهر صحبت میکند. مجموعهای که بعد از ۳۵ سال خون جگر خوردن، برای باقیماندنش به موزه امام رضا (ع) اهدا شد.
صفار در اینباره اظهار میکند: همیشه دوست داشتم مجموعهای که با زحمت و رنج بسیار خریدهام، در جای امن و خوبی نگهداری شود. دوست نداشتم با فروششان، آنها دوباره در بازار پخش شوند و خدایی نکرده سکهای از کوره ذوب نقره و طلا سر دربیاورد. دوست داشتم دانشجویان باستانشناسی به این مجموعه باارزش تاریخی دسترسی داشته باشند.
اوایل قصد اهدا نداشتم. یعنی فکر اهدا به حرم مطهر یکباره در ذهنم جرقه زد. وقتی پرسوجو کردم، متوجه شدم موزه حرم اطلاعات و رابطه خوبی با دانشجویان باستانشناسی دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم مجموعهام را وقف حضرت رضا (ع) کنم. وقتی هم مجموعهام را به حرم اهدا کردم، روبهروی گنبد طلایی ایستادم و گفتم آقا، این هدیه بیارزش را با اخلاص کامل وقف شما کردم، شما هم قبول کنید.
با وجود اینکه مجموعه سکههای من بسیار نفیس بود و برای داشتنشان کشورهای زیادی به من پیشنهاد داده بودند، من هرگز فکر فروش آنها را نداشتم؛ چرا که معتقدم داشتهها و سرمایههای تاریخی یک کشور باید درون کشور بماند. به همین سبب آنها را وقف حضرت رضا (ع) کردم که هم خوب نگهداری شوند و هم در اختیار علاقهمندان قرار بگیرند.
شرایط نگهداری از سکهها و بهطور کلی اشیای تاریخی و عتیقه بسیار مهم است. دما و رطوبت کوچکترین و پیش پا افتادهترین شرایطی است که باید به آن توجه شود. آنطور که صفار میگوید، شرایط نگهداری ۹۰۰ سکه باارزش تاریخی بسیار سخت بوده است: شاید همه فکر کنند که شرایط خاصی برای نگهداری سکه لازم نیست، اما باید بگوییم که نگهداری از این تعداد سکه سخت است.
من یک گاوصندوق بزرگ و قدیمی دارم که این سکهها را درون چند آلبوم داخل گاوصندوق قرار میدادم و روزی دهها بار آنها را نگاه میکردم، نه از ترس دزدیده شدن، بلکه به این علت که از شرایط نگهداری آنها مطمئن شوم که دچار ساییدگی نشده باشند. ضمن اینکه باید رطوبت و دمای گاوصندوق را نیز بررسی میکردم.
حتی گاهی که به مسافرت میرفتم، دلشوره داشتم که زودتر بازگردم. سکهها را دستم نمیگرفتم تا مبادا کوچکترین خراشی بردارند. حتی از آلبومهای خاصی که رطوبت را در خود نگه نمیدارند، برای نگهداری سکههای مسی و برنزی استفاده میکردم.
مجموعهداری که بیشتر عمرش را در راه جمعآوری سکه و اشیای قدیمی گذاشته است، این روزها نیز تمبر و اسکناس جمعآوری میکند. میگوید خسته نشده است و اگر باز هم در بازار چشمش به سکهای بخورد که در مجموعهاش نداشته است، بهطور حتم میخرد: خیلی از سکههایی که میخواستم را هنوز پیدا نکردهام.
هنوز هم گاهی به سراغ کورههای ذوب نقره میروم و در بازار به دنبال سکههای نایاب هستم. قبلا ۴ آلبوم از نفیسترین و باارزشترین تمبرها را داشتم. البته خیلی اتفاقی این ۴ مجموعه را از یک خانم در یک حراجی خریدم. آلبومها را بچههای این خانم که در خارج از کشور در حال تحصیل بودند، جمعآوری کرده بودند.
اسکناسهای قدیمی و بانکی زیادی هم داشتم که این ۲ مجموعه باارزش را برای خریداری سکهها به مبالغی اندک به فروش رساندم. بعد از اهدای سکهها در حال جمعآوری دوباره این مجموعهها هستم. ضمن اینکه علاقه زیادی به جمعآوری اسناد دارم.
هرکدام از سکههای مجموعه اهدایی صفار به حرم مطهر ارزش تاریخی خاص خود را دارند، اما در این بین سکه ولایتعهدی حضرت رضا (ع) که توسط مأمون عباسی ضرب شده از جایگاه و ارزش مهمتری برخوردار است. سکه ولایتعهدی امام رضا (ع) ضرب محمدیه در سال ۲۰۲قمری از جنس نقره است.
متن روی سکههای ولایتعهدی امام رضا (ع) در ۷ سطر با عبارات «ا...، محمد رسولا...، المأمون خلیفةا...، مما امر به الامیر الرضا ولیعهد مسلمین علیبنموسیبنعلیبنابیطالب، ذوالریاستین». ذوالریاستین به فضلبنسهل سرخسی، وزیر مأمون، اشاره دارد که همزمان عهدهدار امور کشوری و نظامی بود.
متن حاشیه روی سکه عبارت است از بخشی از آیه۳۳ سوره مبارکه توبه با آیه۹ سوره مبارکه صف و متن پشت سکه در ۴ سطر «لااله الا ا... وحده لاشریک له المشرق» و متن حاشیه داخلی پشت سکه «بسم ا... ضرب هذا الدرهم (محل ضرب) سنه (سال ضرب)» است. متن حاشیه خارجی پشت سکه شامل بخشی از آیات ۴ و ۵ سوره مبارکه روم است.
در مجموعه صفار سکههای قدیمی زیادی وجود دارد، اما به گفته او، قدیمیترین سکهای که در مجموعهاش داشته، سکه کوروزیت لیدیها بوده است و همزمان با دوره کوروش کبیر در ایران ضرب شده است.
همچنین سکه طلای دریک هخامنشی با کیفیت عالی و متعلق به حدود ۵۰۰ تا ۳۵۰ سال پیش از میلاد حضرت مسیح، از قدیمیترین سکههای این مجموعه به شمار میرود. صفار در توضیح این سکه میگوید: این سکه در ضراب خانه سارد ضرب شده است و روی آن تصویر شاه هخامنشی درحالیکه نیزه و کمان به دست دارد، ترسیم شده است.
آنطور که صفار میگوید، سکه طلای هرمز اول از نفیسترین سکههای مجموعهاش بوده است. همچنین سکه طلای کمیاب مرداویجبنزیار ضرب سال ۳۲۲ هجریقمری (سرسلسله آلزیار که در آمل، ساری و استرآباد حکومت داشتند) و سکه نقره حسنبنزید از سلسله زیدیه طبرستان ضرب ۲۶۸ هجریقمری در جرجان (گرگان) نیز از دیگر سکههای نفیس مجموعه صفار محسوب میشوند.
قدمت سکههایی که صفار به حرم مطهر اهدا کرده است، بیش از ۲۵۰۰ سال است و به دوران باستانی هخامنشی، اشکانی، الیمایی، شاهان پارس، ساسانیان، عرب ساسانی، امویان، اسپهبدان طبرستان، عباسیان، علویان طبرستان، بنی باینجور، صفاریان، سامانیان، آل زیار، آل بویه، غزنویان، سلجوقیان، صفویان، افشاریان و قاجار مربوط میشوند.
سکههای طلای ساسانی متعلق به دوره شاهپور اول و بهرام دوم، سکههای طلای سربداران و ملوک هرمز و سکههای طلای فاطمیون، ایلخانان و رومیها بخشی دیگر از سکههای مهم این مجموعه است. همچنین سکههای نقره از دورههای اموی، عباسی، طاهری، آلبویه، سامانی، شدادیان، آلزیار، ایلخانان مغول، تیموریان، آققویونلو، قراقویونلو، مرعشیان طبرستان، صفویان، افشاریه، زندیه و قاجاریه نیز از سکههای مهم مجموعه محسوب میشوند.
در این بین سکههای نقره اردشیر، پیروز و نموپت از شاهان پارس (که بین سالهای ۲۵۰ پیش از میلاد در منطقه پارس حکومت میکردند) و همچنین سکه شاپور اول ساسانی و دینار طلای ملکشاه سلجوقی با برخورداری از کتیبه کامل آیتالکرسی و ضرب اصفهان از مهمترین سکههای مجموعه صفار به شمار میروند.
در بین مجموعه ۹۰۰ سکهای صفار، سکههای خاص زیادی وجود داشتند. البته تمامی این سکهها خاص و در عین حال نایاب بودهاند. ازجمله این سکهها که صفار به آنها اشاره میکند، سکه طلای دوره سامانی و سکههای دوره سکانی است.
همچنین سکههای خشایارشاه اول، اردشیر اول، داریوش دوم از سلسله هخامنشیان و مهرداد دوم، سیناتروک اول، اردوان چهارم، وِنُن دوم و پاکر از سلسله اشکانیان و سکههای وهشیر، پاکپات، منچیهر و اردشیر چهارم از سلسله شاهان پارس و سکه دینار طلای شاهپور اول و درهم شاهپور دوم، اردشیر دوم، یزدگرد اول، خسرو انوشیروان، هرمز چهارم و خسرو دوم (پرویز) از سلسله ساسانیان، دیگر سکههای خاص این مجموعه اهدایی هستند.
همچنین در مجموعه صفار از سکه طلای مرداویجبنزیار، سرسلسله آلزیار و نیز سکههای عبدا... بنزبیر از عرب ساسانی، ولیدبنعبدالملک، سلیمانبنعبدالملک، هشامبنعبدالملک و ولیدبنیزید دوم از سلسله امویان و سکههای خورشید از اسپهبدان طبرستان و سعیدبندعلج از عرب طبرستانی، منصور، مهدی، هادی، هارونالرشید، مأمون، معتصم، المتوکل علیا...، المعتز با...، المعتمد علیا... و المقتدر با... از سلسله عباسیان و همچنین حسنبنزید از علویان طبرستان را از دیگر سکههای خاص و نایاب این مجموعه یاد میکند.